خیلی وقتها اتفاق افتاده است که درگیر مسئلهای شدهایم و راه حلی برای آن نداشتیم سپس به این فکر افتادهایم که چرا هیچ کس تا به حالا برای این موضوع نسخهای نپیچیده یا چرا اولین نفر ما نباشم؟ مثلا قطعا یکبار شده است که موقع خواب از سرما برویم زیر پتو، ولی از نبودن اکسیژن، از زیر آن بیرون بیایم و بگوییم ای کاش پتوهایی بود که یک سوراخ برای بینی داشت تا میشد از زیر آن نفس کشید! ارائه یک راه حل برای یک مسئله میتواند شروعی برای یک استارتآپ باشد.
استارتآپ (StartUp) چیست؟
نیل بلومنتال (Neil Blumenthal) بنیانگذار و مدیرعامل واربی پارکر (Warby Parker)، شرکت زنجیرهای در آمریکا و کانادا: «استارتآپ شرکتی نوپا، در تلاش برطرف سازی مشکلی با ارائه راهحلهای غیرآشکار است که موفقیت آن تضمینی نیست.»
استارتآپ یا تجارتی نوپا فرایندی مرحلهای است که برای پرورش ایدهای تازه توسط افرادی انجام میگردد. از ویژگیهای اصلی آن مقیاس پذیری و استفاده از روشهای معرفی گردیده؛ زیرا یکی از مهمترین اهداف یک استارتآپ، گسترده شدن آن است؛ برای مثال استارتآپ استارباکس (Starbucks) ،کافیشاپ زنجیرهای، که ابتدا در شهر سیاتل تاسیس شد، امروزه بیش از 28000 شعبه در کشورهای مختلف دارد و از سوی دیگر برای توسعه محصول خود، با شیوههای علمی؛ مانند: تحقیق بازار و مشتری برنامهریزی میکند.
این دو اصل بر خلاف کسبوکارهای سنتی است. در بیزینسهای گذشته، افراد مکانی را بدون تحقیق و مطالعه بازار برای فروش محصول خود انتخاب کرده و تمرکز خود را بر سود حداکثری بدون توجه به گسترده کردن خود در سطح جغرافیایی قرار میداده است که در تضاد استارتآپ قرار میگیرد.
داشتن یک ایده لزوما ایدهای برای خلق یک محصول جدید نیست؛ میتواند تغییری جزئی در محصولی قدیمی باشد که تفاوت چشمگیری را ایجاد میکند یا تغییری در فرایندی برای سادهسازی بخشی از زندگی؛ همانند تحویل نان تازه از درب منزل یا استفاده از لوازمات شخصی برای درآمدزایی. به همین سبب مفهوم درونی استارتآپ از گذشته تا به امروز وجود داشته است؛ اما معنای امروزی آن عمر تازهای دارد که به سال 1991 میلادی هنگام تاسیس تجارتهای نوپا در سیلیکونولی برمیگردد.
انواع استارتآپ
استارتآپها را بر اساس مدلهای مختلف تقسیمبندی میکنند. این تقسیمبندی میتواند مبتنی بر نوع فعالیت یا مدل کسبوکار درآمدیشان باشد. یکی از معروفترین تقسیمبندیها توسط استیو بلنک (Steve Blank)، یکی از کارآفرینهای سیلیکونولی معرفی شده که به شرح زیر است:
استارتآپ سبک زندگی (Lifestyle Startup)
در این نوع از کسبوکار، فرد با دارا بودن موقعیتی؛ مثلا: داشتن یک اتاق اضافه و تبدیل آن به مکانی برای یاد دادن تنیس به افراد دیگر یا کرایه دادن ماشین خود به دیگران، شروع به کسب درآمد میکند. اغلب این نوع از استارتآپها مبتنی بر تفریح و سرگرمی است که به ندرت به تجارتی بزرگ تبدیل میگردد.
استارتآپ خانوادگی یا کوچک (Family/Small Startup)
استارتآپهای خانوادگی، تجارتی توسط یک خانواده در ابعادی کوچک و درآمد پایین راهاندازی میگردد. اغلب اهداف این نوع از کسبوکار، امرار معاش یا کسب درآمد برای خانواده قرار میگردد. این نوع از تجارت نوپا کمتر به تجارتی بزرگ تبدیل میشوند.
استارتآپ گسترده یا مقیاسپذیر (Scalable Startup)
این استارتآپها از یک ایدهای نو و خاص یا ترکیب چند ایدهی ناب با یکدیگر راهاندازی میگردند که راهاندازان آن باور به تغییر جهان توسط آن ایده دارند. به همین سبب این نوع از کسبوکارهای نوپا نیاز به سرمایه کلان و کارکنان متخصص دارد. استارتآپها مقیاسپذیر درصد کمی از کل استارتآپها را به خود اختصاص داده است.
استارتآپ فروش سریع (Acquisition Startup)
استارتآپ فروش سریع برای سرعت بخشیدن به فرایندهای روزمره انجام میشوند که برای فروش به کسبوکارهای بزرگ آماده میگردند. به طور مثال با راهاندازی یک استارتآپ در زمینهی خرید و فروش املاک، سرعت این فرایند بالا میرود که شرکتی بزرگ در این زمینه آن را با پولی کم خریداری میکند تا با اجرای آن به صورت امتحانی یا موقت سرعتالعمل خود را بالا ببرد تا در صورت موفقیت جریان آن را به کار بگیرد.
استارتآپ شرکت بزرگ (Large Company Startup)
با پیشرفت تکنولوژی و فناوری، تغییر سلیقه و نیاز مشتری و قوانین جدید، شرکتهای بزرگ؛ همانند: مایکروسافت، باید برای بقا و رقابت با رقبای خود، به طور پیوسته محصول جدیدی را ارائه دهد.
استارتآپ اجتماعی (Social Startup)
هدف اصلی اغلب این استارتآپها بلعکس بقیه، کسب درآمد یا تسخیر بازار نیست. این نوع از کسبوکارها به دنیا ساختن جهانی بهتر هستند. آنان با تولید انبوه تمرکز به قشر ضغیف جامعه دارند. در این فرایند میتوان از کسب درآمد صرف نظر کرد یا حتی از طریقی از آن درآمدی کسب کرد؛ همانند: کمیسیون گرفتن هرچند ناچیز از خیریهها برای جذب خیرها.
یک نمونه خارجی و داخلی استارتآپ
اوبر (Uber):
استارتآپ بینالمللی است که در سال 2009 در سانفرانسیسکو راهاندازی شد. این استارتآپ یک سرویس آنلاین درخواست سفر از طریق اپلیکیشن موبایل هوشمند است. امروزه در بیش از 600 شهر در کل جهان شعبه و بیش از 110 میلیون کاربر دارد.
اسنپ (Snapp):
اسنپ کار خود را با نام تاکسییاب در سال 1393 شروع کرد و با مرور زمان به اسنپ تغییر نام داد. این کسبوکار شبیه به اوبر در سطح داخلی عمل میکند. افراد از طریق اپلیکیشن اسنپ مکان فعلی و مکانی را که به آن قصد سفر دارند، انتخاب کرده و از سوی دیگر اسنپ نزدیکترین راننده برای سفر به آن محیط را به افراد معرفی میکند.
راهاندازی و موفقیت استارتآپ
شاید در ابتدا داشتن یک بیزینس نوپا امری ساده به نظر برسد؛ اما اینگونه نیست. طبق مطالعات صورت گرفته از هر 100 استارتآپ قریب به 90تای آنان شکست میخورند. از میان 10 عدد باقیمانده شاهد استارتآپهای توسعهیافته؛ همچون: گوگل یا مایکروسافت هستیم که از مرحلهی استارتآپ خارج شده و شکل یک شرکت بزرگ و تجارت بالغ را به خود گرفتهاند.
به طور خلاصه استارتآپ با یک ایده آغاز میگردد. برای خلق ایدهای که منجر به استارتآپی موفق شود، میتوان به نیاز اطرافیان نگاه کرد. سپس باید برای آن نیاز مطالعه و تحقیق را مدنظر گرفت. در صورت همراستایی ایده با نیاز مشتری، آن را ثبت رسمی کرده و نمونهی اولیه آن ارائه میگردد. پس از موفقیت در نمونهی اولیه به گسترده شدن و جذب سرمایه باید توجه نمود.
استارتآپ به شکل مرحلهای همانند یک بذر تا رسیدن به درخت طی میشود. به همین سبب باید توجه پشتکار و استمرار را سرلوحهی کار قرار داد. داشتن یک رهبر مقبول همگان و تیمی مستعد با روحیه کارگروهی از مهمترین فاکتورهای یک کسبوکار نوپا و موفق است. برای موفقیت و رشد یک استارتآپ باید به فرایند و تحقیق و مطالعه روزانه توجه داشت؛ به طور مثال اگر به صورت اشتباه نیاز مشتری برآورده شود، ضرر بزرگی میتواند به آن کسبوکار زد. پس لازم و ضروری است که در راستای خلق و پرورش ایدهی خود بدانیم چه کارهایی را باید انجام داد و چه کارهایی را نباید انجام داد.
نظرات